جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

عمری را که همچون دقایق میگذرد غنیمت شمار
پدر پیری در حال احتضار و در بستر بیماری فرزندش را نصیحتی کرد. پدر گفت:
پسرم!...

شکر رحمت کن که رحمت در پی است
شخصی تعریف میکرد که یکی از دوستانم مدتی سردرد عجیبی داشت و مشکوک به بیماری...

محبتت را صرف هرکسی نکن
هر بار که پدرم برنج جدیدی میخرید، مادرم پیمانه را کمتر از روزهای دیگر میگرفت.
او...

هرچه داریم امانتهای خدا هستند
چوپانی که بسیار مؤمن بود، در روستای دوری زندگی میکرد. روزی تنها پسر نوجوانِ خویش...