"بسم رب الحسین" مدتی است مرغ دلم هوای پریدن دارد، پریدن به سوی کعبه عشق... دیگر تاب و تحمل قفس و زندانی شدن را ندارد، دلش آزادی میخواهد، پرواز میخواهد......
مدتهاست دلم در حرم است چهل روز دستم بر علماست.همهمه ی روز ظهر عاشورا بود هرطرف که سرم را میچرخاندم صدا بود صدا و بازهم صدا... آنچان به اطرافم نگاه میکردم...
بسمالله الرحمن الرحیم سلام میدهم از بام خانه سمت حرم چه میشود که بیایم منم قدم به قدم؟ یک اربـعین طلبیدن برای تو سهل است حرم نرفته بمیرم برای من سخت است : خواستم...
عمود به عمود، شوق رسیدن به بین الحرمین خستگی را از پاهای تاول زده ام میزدود. انگار هنوز در باور من نمیگنجید که دعوت شده این پیاده روی باشم....
وقتی میبینم که شخصی مثل جابر که نابیناست ومسیر کربلارا به عشق اربابش طی میکند هزارباران آرزو میکنم ای کاش من هم معرفت جابر را پیدا میکردم و مسیرعاشقی را...
سفراربعین خیلی باصفا ومعنوی است وخدمت کردن به زائران امام حسین توفیق بزرگی است که در طول عمر انسان روزی انسان می گردد وباید حداکثر سعی وتلاش را کرد تا...
نحوه ارسال دلنوشته: برای شرکت در مسابقه ابتدا در سایت یارکتاب ثبت نام کرده و سپس از قسمت ثبت دلنوشته اقدام به ارسال دلنوشته خود نمایید. نکته: زیبانویسی و رعایت...
برو بالا