چشمان من
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۰۹

چشمان من

#چشمان-من

"زبان چشمان من، مهم ترین قسمت من است. من هر روز با زبان چشمانم، داستان های بی پایان را می نویسم. این چشمان، شاهد همه ی زیبایی ها و تلخی های زندگی من هستند. اولین باری که عشق را در دیدار چشمان یک نفر دیدم، خودم را در دنیایی دوست داشتنی تر از روزهای گذشته دیدم. اما آن روز، همچنین نزدیک ترین دوست من را از دست دادم. تنها چیزی که من را به روزهای بعدی می چسباند، نگاهی است که هرگز فراموش نخواهم کرد.

اگر چشمان من می توانستند صحبت کنند، به شما می گفتند که چقدر زندگی ارزشمند است. چشمان من دیده اند که چگونه یک بچه با لبخندی مهربان، دنیای من را روشن کرد. آنها همچنین شاهد بودند که چگونه زخمی شدم، اما با قدرت خود، دوباره ایستادم. این چشمان، شاهد لحظاتی بودند که گریه کردم، اما همیشه با امید و تلاش، به سمت جلو حرکت کردم.

این چشمان، داستان من را می گویند، داستانی از عشق، امید و پایداری. امیدوارم هرگز دیدار آنها را از دست ندهم، چرا که آنها نقطه ی شروع و پایان داستان زندگی من هستند."

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

دلنوشته راز
دلنوشته راز
#دلنوشته  در زندگی، گاه به نظر می‌رسد سختی‌ها همچون صخره‌ای محکم سر راه ما قرار می‌گیرند،...

معرفی کتاب داستان: پر
معرفی کتاب داستان: پر
"پر" داستانی شاعرانه و مفهومی است که در آن یک پرنده به نام "پَر" به...

یک دقیقه با فرزندم
یک دقیقه با فرزندم
‍ #معرفی_کتاب #کتاب_بخوانیم #یک_دقیقه_با_فرزندم #کتاب_مخصوص_مادر #اسپنسر_جانسون #مترجم_سیمین_محسنی #نشر_نی #چاپ_سوم_١٣٧٣ داستان از آن‌جایی شروع می‌شود که زن...

سرزمین خیال
سرزمین خیال
هرجا و هر کجای این زمین باشم   باز به کتاب بی‌انتهای خود بازمی‌گردم  ...

ارسال نظر برای «چشمان من»

برو بالا